در موزه «تِیت مدرن» لندن تصویری وجود دارد، که در آن عبارت «یک چیزی درست نیست » با حروف بزرگ بالای طرحی از یک زن برهنه (به سبک نقاشیهای اگون شیله) نوشته شدهاست. این حروف که چنان شتابزده و خرچنگ قورباغهاند که بعضی از آنها برعکس نوشته شدهاند، آغشته به لکههای خوناند. همچنین از واژن این زن که در تصویر پاهایش را باز کرده خون میچکد.
تریسی امین در اثرش با عنوان «خیلی نادرست» که در سال ۱۹۹۷ خلق شده و بخشی از مجموعه آثار یک هفته در جهنم است، تصویری از یک سقط جنین ناموفق را نشان میدهد. امین در سال ۲۰۰۹ مطلبی در این روزنامه منتشر کرد و وضعیت نامساعد عاطفیای را که هنگام سقط جنین با آن مواجه بوده، تشریح کرد. وی مینویسد: «اگر آن سقط جنینها را انجام نداده بودم، خیلی خوشحالتر بودم. ولی مطمئنم که اگر آن بچهها را نگه داشته بودم، اکنون به مراتب ناخشنودتر بودم».
تمام زنانی که میشناسم و بنا به دلایل مختلف سقط جنین کردهاند، سخنان امین را تأیید میکنند. تصمیم برای سقط جنین، روند و عواقب آن، پاک کردن راحت و بیدردسر یک اشتباه نیست، بلکه اقدامی است در جهت محافظت از زندگی یک زن. نه! سقط جنین برای زنان آسان نیست.
طبیعتا آنها دوست دارند شما فکر کنید که زنان بیاحساس، بیدین، بیملاحظه و پر از نفرت سبکسرانه هستند، چون میدانند که به راحتی میتوانند جنینشان را بیاندازند. مقصودم از «آن ها» ۲۵ سناتور سفیدپوست ایالت آلاباما است، که به غیرقانونی کردن سقط جنین در تمامی دوران حاملگی، به استثنای حالتی که زندگی مادر در خطر است، رأی دادند. همچنین سناتورهای ایالت میسوری که سقط جنین پس از هشت هفته را، به استثنای موارد اضطراری پزشکی، غیرقانونی کردند و آنهایی که در اوایل این ماه به غیرقانونی شدنش در ایالتهای کنتاکی، میسیسیپی، اوهایو و جورجیا رأی دادند.
اینها افراد راستگرای افراطی حزب جمهوریخواه هستند که در تلاشند رأی تاریخی دادگاه عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳را که به واسطه آن سقط جنین قانونی شد، از بین ببرند.
به همین دلیل است که موج زنانی که با استفاده از هشتگ «من را میشناسید» (YouKnowMe#) درباره تجربه سقط جنینشان صحبت میکنند، این چنین قدرتمند است. بازی فیلیپز، بازیگر آمریکایی روز چهارشنبه در توییترش نوشت: «از هر چهار زن یکی سقط جنین را تجربه کرده است. بسیاری از مردم فکر میکنند هیچوقت کسی را که سقط جنین کرده ندیدهاند. ولی خب، شما من را که میشناسید. پس بیاید این کار را بکنیم: اگر شما هم یکی از هر چهار زن هستید، بیایبد داستانهایمان را به اشتراک بگذاریم و از آن شرمنده نباشیم. از هشتگ «من را میشناسید» برای بیان حقایقتان استفاده کنید».
در زمان نوشتن این مطلب، این توییت بیش از ۵۵ هزار لایک گرفته و هزاران نفر در پاسخ به آن دلایل مختلف و غیرقابل تصورشان برای پایان دادن به بارداری را توصیف کردهاند.
برخی از این داستانها چنان تکان دهندهاند که لحن فریبکارانه سناتورهایی که خود را «طرفدار حیات» میخوانند و از به اصطلاح «طرح ضربان قلب» دفاع میکنند، بیش از پیش نفرتانگیز میکنند.
سکوت درباره داستانهای سقط جنین ابزاری علیه زنان بودهاست. از این ابزار برای محدود کردن گفتوگو و بحث درباره حاملگیهای ناخواسته و یا خطرناک استفاده شده است. کسانی که با حقوق زنان و حق سقط جنین مبارزه میکنند، توانستهاند با این سلاح مردم را قانع کنند، که سقط جنین یک عمل شریرانه است. درست همانطور که اکراهی که مردان در مورد عادت ماهانه زنان نشان میدهند، باعث شده زنان زیادی با کمبود وسایل بهداشتی لازم در دوران عادت ماهانه مواجه شوند، تنفرشان از دستگاه تناسلی زنان موجب شده بسیاری از زنان سالها از بیماریهای مختلف مربوط به تخمدان رنج ببرند و تجربه یائسگی تنها یک «تغییر» برای آنها قلمداد شود.
زنان با به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان میتوانند این شرایط را تغییر دهند. درست همانطور که با هشتگ «من هم» آزار و اذیتهای جنسی را برملا کردیم و باعث تعقیب قانونی بسیاری از آنها شدیم، در این مورد نیز باید فریاد بزنیم و بگوییم این یک قانون انتزاعی که تنها روی عدهای اندک تأثیر میگذارد، نیست.
بسیاری روی این موضوع تأکید میکنند که دولت ترزا می همچنان از قانون دهشتناک ایرلند شمالی (قانون موسوم به تعرض به افراد مصوب ۱۸۶۱) حمایت میکند. القای بیرحمانه خودمختاری زنان در مورد حقوق باروریشان در چند ایالت آمریکا در کنار مورد فوق نشان دهنده ناپایدار و سست بودن وضعیت حقوق زنان در آمریکا و سراسر جهان است.
اینکه خودمختاری در زمینه باروری میتواند با چنین سرعتی به عقب برگردد- خواندن درست و حسابی رمان «سرگذشت ندیمه» مارگارت اتوود بیش از این طول میکشد- باید زنگ خطر را برای همه آنهایی که مدعیاند زن ستیزی مرده، به صدا در بیاورد.
جزئیات قوانین جدید علیه سقط جنین که در ایالات متحده و همینطور ایرلند شمالی تصویب شدهاند، مشخصند. این قوانین اجازه سقط جنین را حتی به زنان قربانی تجاوز نیز نمیدهند. این قوانین شکلگیری کودک را درست همان زمانی تعریف میکنند که زنان تازه با مرور تاریخهای عادت ماهانهشان متوجه میشوند باردارند؛ خیلی قبل از اینکه بسیاری حتی بخواهند تست حاملگی بدهند. «ضربان قلب»ای که آنها از آن صحبت میکنند، جابهجایی میکروسکوپی یک رویان است، نه حتی یک جنین کامل؛ رویانی به اندازه یک عدس.
این افراد به ما میگویند ارزش زنان کمتر از تودهای از سلول به اندازه یک عدس است. ما ابزار تولید مثل هستیم. برای سالها، اثر امین مورد انتقاد قرار میگرفت. منتقدین آن را زیادی شخصی، توجه طلب و بیش از اندازه مستهجن میدانستند. اما به اشتراک گذاشتن چنین داستانهایی تنها راه برای برجسته کردن این واقعیت است که این چیزها روی میدهند و مرتب هم روی میدهند.
گلوریا استاینم در سال ۲۰۱۵ اتوبیوگرافیاش را با عنوان «زندگی من در راه» منتشر کرد. او این کتاب را به دکتری که مخفیانه سقط جنین او را در سال ۱۹۵۷، قبل از قانونی شدن سقط جنین در بریتانیا انجام داده بود، تقدیم کرد. خانم استاینم زمان سقط جنین در دهه سوم زندگیاش بود. به نوشته گلوریا استاینم، این دکتر به او کمک کرد تا «بهترین بهره را از زندگیاش ببرد.»
زنان آنچه برای بدنشان درست است را عملی خواهند کرد. ما دربارهاش صحبت خواهیم کرد و برایش خواهیم جنگید تا روزی برسد که کسانی که علیه آزادی ما قانون وضع میکنند، به خاطرهای محو تبدیل شوند. تا ما نیز بتوانیم بهترین بهرهها را از زندگیهایمان ببریم. آنها ممکن است بتوانند با تصویب قوانین سرکوبمان کنند، ولی صدایمان را نمیتوانند خفه کنند.
© The Independent